وبـنوش ( حسن ملائی )

شعر - ادبیات داستانی -  فلسفه - سینما - تئاتر - موسیقی - نقاشی

غزل (48) حافظ شیرازی - با فرمت نوشتار امروزی

چهارشنبه بیست و پنجم اسفند ۱۳۹۵
حسن ملائی ( شاعر )

-------------------------------------------------------------

غزل (48) حافظ شیرازی - با فرمت نوشتار امروزی

------------------------------------------------------------

صوفی از پَرتوِ مِی ، رازِ نَهانی دانست

گُوهرِ هر کس از اين لَعل ، توانی دانست

قدرِ مجموعه ی گُل ، مرغِ سَحر داند وُ بس

که نه هر کو ورقی خواند ، معانی دانست

عرضه کردم دو جهان ، بر دلِ کاراُفتاده

بِجُز از عشقِ تو ، باقی ، همه فانی دانست

آن شُد اکنون ، که ز اَبنایِ عوام انديشم

مُحتسب نيز ، در اين عيشِ نهانی ، دانست

دلبرْ آسايشِ ما ، مصلحتِ وقت نديد

وَر نه از جانبِ ما ، دلْ نگرانی ، دانست

سنگ وُ گِل را کُند از يُمن نظر ، لَعل و عَقيق

هر که قدرِ نفسِ بادِ يَمانی ، دانست

ای که از دفترِ عقل ، آيتِ عشق آموزی

ترسم اين نکته ، به تحقيق ، ندانی دانست

می بياور که نَنازد به گلِ باغِ جهان

هر که غارتگریِ بادِ خزانی ، دانست

حافظ اين گوهرِ منظوم ، که از طبع اَنگيخت

زِ اَثر تربيتِ آصفِ ثانی ، دانست

درباره کتاب اینترنتی « ناخدا ناهار برای ناهار بیرون رفته و ملوان ها کشتی را در اختیار گرفته اند » از

دوشنبه بیست و سوم اسفند ۱۳۹۵
حسن ملائی ( شاعر )

طرح روی جلد کتاب ناخدا برای ناهار ... - از بوکوفسکی

این کتاب ، یک کتاب اینترنتی است و یکی از بهترین کتاب هایی است که با آن بیشتر و بهتر می توان بوکوفسکی و افکارش را دانست و شناخت .

خواندن این کتاب برای کسانی که بوکوفسکی را دوست دارند الزامی است .

ما این کتاب زیبا را مدیون مترجم آن یعنی آقای سید مصطفی رضیئی هستیم . از همیجا و از همین طریق به دوست ندیده ام آقای رضیئی سلام می رسانم و می گویم : زنده باشی و پایدار ! و ممنون از هدیه ی گرانبهایت به دوست داران کتاب .

تدریس ICDL- 0910445482

غزل (47) حافظ شیرازی - با فرمت نوشتار امروزی

چهارشنبه یازدهم اسفند ۱۳۹۵
حسن ملائی ( شاعر )

 با توجه به اینکه خیلی از ما ، با کتاب حافظ شیرازی ، فقط و فقط فال می گیریم و اشعارش را نمی خوانیم ( و یا به درستی نمی خوانیم ) با پرس و جو از تعدادی از دوستان متوجه شدم اشکال کار در این است که نمی دانند درسترین شکل خواندن حافظ چگونه است و نمی دانند که کجا بایستی مکث کنند و کجا بایستی به گونه ای بخوانند که مصرع اول به مصرع دوم وصل شود ، و یا اعراب درست کلمات چگونه است و غیره و غیره . لذا تصمیم گرفتم غزل های حافظ را -  با رجوع به دکلمه ی آقایان : امیر نوری  ، علی گرمارودی و منوچهر انور - و با فرمت جدیدی - که به فرمت نوشتاری امروزی اشعار نو ، شبیه است - ، بنویسم و اعراب گذاری کنم . به امید اینکه بر تعداد خوانندگان درست و حقیقی حافظ ، روز به روز اضافه گشته و درک بیشتری از حافظ شیرازی و اشعارش ، حاصل شود .

 

به کویِ ميکده ،

هر سالکی ، که رَه دانست

دری دگر زدن ، انديشه ی تبه دانست


زمانه افسرِ رندی نداد ، جز به کسی ، که سرفرازیِ عالم ، در اين کله دانست 

 

بر آستانه ی ميخانه ، هر که يافت رَهی

ز فيضِ جام می ،

اَسرارِ خانقه ، دانست

 

هر آن که راز دو عالم ، زِ خطِ ساغر خواند

رُموزِ جام جم از نقشِ خاک رَه ، دانست

 

ورایِ طاعتِ ديوانگان ، زِ ما مَطَلب !

که شيخِ مذهب ما ،عاقلی ، گُنه دانست

 

دلم زِ نرگسِ ساقی ، اَمان نخواست ، به جان

چرا که شيوه ی آن تُرکِ دل سيه ، دانست

 

ز جورِ کُوکبِ طالع ، سحرگهان چَشمَم چنان گريست ، که ناهيد ديد وُ مَه ، دانست

 

حديثِ حافظ وُ ، ساغر که می‌زند پنهان

چه جای مُحتسب وُ شَحنه ،

پادشه ، دانست

 

 بلندمرتبه شاهی ، که نه رَواقِ سپهر

نمونه‌ای ، زِ خَم طاقِ بارگه ، دانست

معرفی کتاب شعر «   » از شاعر : برزو گوران

شنبه هفتم اسفند ۱۳۹۵
حسن ملائی ( شاعر )

با برزو گوران در کارگاه شعر استاد سید علی صالحی آشنا شدم و در همان روزهای اول آشنایی چیزی که برای من ، در وجود او ،  بسیار جلوه کرد ، انسان بودن و شاعر بودن او بود . چرا که تازگی ها ، به وجود داشتن و دیدنِ مجموعِ انسان و شاعر - در یک کالبد - شک کرده بودم و به نظرم نایاب می آمد .

او شاعری است توانا و مسلط به دایره ی کلماتی وسیع ، با آهنگی مسجع و زیبا در بکارگیری از آنها . اشعارش به دل می نشیند و درد دل ناگفته ی بسیاری از ماست . امیدوارم کتاب شعرش را از انتشارات مروارید ، بدست آورید و بخوانید .

 

طرح روی جلد کتاب برزو گوران

کتاب شعر : تنها باد از زیر خاکستر خبر دارد ( مجموعه شعر ) برزو گوران - چاپ اول : زمستان 1395 - انتشارات مروارید

 

در زیر قسمت هایی از شعرهای زیبای این کتاب را می آورم :

 

...

من هر شب

هر روز از چله ی آرش رها می شوم

بی مرز

از چاه بیژن بالا می آیم

با ماه

حرف من این است

دریا ، اگر دریا بود

ماهی به تُنگِ بلور نمی آمد

صفحه 123 کتاب

 

تو راز می گفتی

من زار می شنیدم

تو روز می نوشتی

من زور می خواندم

تو خواب می دیدی

من جواب می خواستم

بگو تا کجایی

تا بگویم کجا نیستم

صفحه 113 کتاب

 

می توانی ببینی

حالا که شش جهتم را

باد دوره کرده است

به پت پت ِ تنها یکی شمع دل بسته ام

که امید ِ روشن کردن سیگاری هم ازو نمی رود

به گلوی بُریده ی همین قاصدکی که

همه چیزش را به باد داده است

از سرما نیست که شانه هایم می لرزد

گلویم ...

برگسل ِ گریه ایستاده است

صفحه 17 و 18 کتاب

 

درباره ی کتاب « سالار مگس ها » نوشته ی « ویلیام گلدینگ »

چهارشنبه چهارم اسفند ۱۳۹۵
حسن ملائی ( شاعر )
به نظر من یکی از کتابهایی که حتماً و تا قبل از 18 سالگی باید خواند ، و بعدها در سنین پختگی - حدوداً 40  سالگی به بعد - باز هم بایستی به آن رجوع کرد و خواند ، کتاب « سالار مگس ها » است .

این کتاب ، مرا به یاد جمله ی زیبایی از « آلدوس هاکسلی » می اندازد که می گوید : « شاید جهان ما ، جهنم اهالی سیاره ی دیگری است! » و البته جهنمی که بیشتر ساخته و پرداخته خودمان برای خودمان است .

متاسفانه ، هیچ دشنمی - خونخوارتر و جنایتکارتر - برای انسان ، خود انسان نیست .

عکس روی جلد کتاب سالار مگس ها

این کتاب را حتما بخوانید و اگر فرزندی دارید آن را حتما به او معرفی کنید ، تا شاید جهان آینده ی ما جهان بهتری شود .

مطالب و لینک های مفید برای این کتاب :

1- درباره ی نویسنده ی این کتاب - ویلیام گلدینگ - در سایت ویکی پدیا

2- درباره ی کتاب « سالار مگس ها » ( یا ارباب مگس ها ) ، در سایت ویکی پدیا

3- نقدی خوب بر این کتاب را می توانید در سایت « نقد خوب » دنبال کنید .