چکیده ی کتاب تفاوت و تکرار - ژیل دولوز : حسن ملائی شاعر

هدف کتاب:
هدف اصلی دلوز در این اثر، ارائه یک چرخش پارادایمی در متافیزیک غرب است. او با نقد ریشهای مفروضات بنیادین فلسفه از افلاطون تا هگل و کانت، در پی بنیانگذاری یک «هستیشناسی مثبتِ تفاوت» است؛ هستیشناسیای که در آن، تفاوت بهمثابه نیروی تولیدی اولیه و نه امری ثانوی یا منفی و تکرار به مثابه مولد تفاوت و نه بازتولید امر همان درک میشوند. این پروژه در عین حال یک رهاییبخشی اپیستمولوژیک برای اندیشه از قید «بازنمایی» و «اینهمانی» محسوب میشود.
پرسشهای محوری:
1. چگونه میتوان «تفاوت» را بهمثابه اصل سازنده جهان، خارج از سلطه مقولات «اینهمانی» و «تناقض» اندیشید؟
2. تکرار چگونه میتواند نه تقلید از اصل، بلکه خود منشأ تولید امر نو و متفاوت باشد؟
3. شرایط واقعی و ژنتیک تجربه، فراتر از شرایط صوری و محدودکننده کانتی چیست؟
مبانی نظری و روششناسی:
دلوز با روشی تاریخی-سیستماتیک ، همزمان به خوانش متون فیلسوفان گذشته از جمله: افلاطون، اسپینوزا، لایبنیتس، کانت، نیچه، برگسون و نیز ساخت یک نظام مفهومی جدید میپردازد. روش او نقد ساختارشکنانه و در عین حال سازنده است. مفاهیم کلیدی او شامل «تفاوت در خود» تفاوت محض، پیش از هر مقایسه ، «تکرار برای خود» که همواره حامل تفاوت است ، «شدن» ، «رویداد» و «تفردیسازی» فرآیند تشکیل فردیتها نه از طریق جوهر، بلکه از طریق شدتها و سریهای متفاوت میشود.
یافتههای اصلی/دستاوردها:
1. نقد فلسفه بازنمایی و اینهمانی: دلوز نشان میدهد که سنت فلسفی غالب، تفاوت را تابع اینهمانی مثل مثل افلاطونی یا تناقض دیالکتیک هگلی کرده و جهان را در قالبهای ثابت سوژه و مفاهیم بازنمایی نموده است. این امر موجب انجماد جریان سیال و مولد هستی شده است.
2. تقدم شدن بر بودن: در هستیشناسی جدید، «شدن» Becoming و «تفاوت» مقدم بر «بودن» Being و «اینهمانی» هستند. واقعیت، فرآیندی پویا و مولد است.
3. تکرار مولد: تکرار، هرگز بازتولید همان امر نیست، بلکه عملکردی تفاوتساز است. هر تکرار، یک رویداد منحصربهفرد است که تفاوتی جدید را در جهان مستقر میسازد مثال کلاسیک: تکرار یک آیین یا تمرین هنری که هر بار تجربهای نو میآفریند .
4. تفردیسازی مبتنی بر رویداد: فردیت اشیاء، اشخاص یا رویدادها نه از یک جوهر ثابت، بلکه از عبور آنها از میدانهای شدت intensity و سریهای متفاوت ناشی میشود.
5. ایده به مثابه مسئله: مفاهیم و ایدهها نه پاسخهایی قطعی، بلکه «مسائل» یا «مشکلات» Problems پیچیدهای هستند که باید آنها را مساحی کرد، نه حل کرد. این نگاه، خلاقیت و گشایش را به اندیشه بازمیگرداند.
6. زمان ناهمگن: دلوز برداشتی جدید از زمان ارائه میدهد که نه خطی و همگن، بلکه متشکل از سنتزهای ناهمگن گذشته، حال و آینده است مفاهیم «حال نامتغیر»، «گذشته محض» .
جمعبندی و پیامدها:
«تفاوت و تکرار» تلاشی جسورانه برای عبور از فلسفه سنتی و بنیانگذاری یک ماتریالیسم جدید مبتنی بر نیروهای مولد زندگی است. این کتاب نه تنها مبنای فلسفی آثار بعدی دلوز مانند «منطق معنا» و پروژه مشترک با گاتاری را فراهم کرد، بلکه تأثیری شگرف بر حوزههای مختلفی چون فلسفه قارهای، نظریه ادبی، مطالعات سینمایی، جغرافیای فلسفی و مطالعات اجتماعی گذاشت. پیام نهایی آن، دعوتی است به اندیشیدن فراتر از کلیشهها و قالبهای از پیش تعیینشده ، و پذیرش نوآوری رادیکال و چندگانگی ای که در قلب واقعیت جریان دارد. این اثر، سنگ بنای فلسفه «پسا-ساختارگرایی» و اندیشه «چندگانه» Multiplicity محسوب میشود.