فتیشیسم مدرن - حسن ملائی شاعر

۱. ریشه ی واژه « فتیشیسم »
واژهی فتیشیسم (Fetishism) از واژهی پرتغالی feitiço به معنی «شیء جادویی» یا «طلسم» گرفته شده است.
در اصل، استعمارگران اروپایی به اشیایی که مردم آفریقا برای نیایش یا قدرت معنوی استفاده میکردند، میگفتند fetish — یعنی چیزی مادی که قدرتی فراتر از خودش به آن نسبت داده میشود.
۲. در فلسفه مارکسیستی
کارل مارکس در سرمایه (Das Kapital) اصطلاح فتیشیسم کالا (Commodity Fetishism) را به کار برد.
او گفت در جامعهی سرمایهداری، انسانها ارزش و قدرت واقعی را به کالاها نسبت میدهند، نه به روابط انسانی پشت تولید آنها.
یعنی اشیاء (کالاها) بهنظر ما دارای قدرت جادویی و ارزش ذاتی میآیند، در حالیکه ارزش واقعی آنها از کار انسانها میآید.
🔹 در این معنا، فتیشیسم مدرن یعنی:
پرستش کالاها، برندها و اشیاء مصرفی؛ نسبتدادن قدرت، ارزش و هویت به چیزهای مادی.
۳. در روانکاوی (فروید)
زیگموند فروید «فتیشیسم» را در زمینهی تمایلات جنسی توضیح داد:
وقتی فرد به جای انسان، به یک شیء (مثل کفش، لباس یا مو) میل جنسی پیدا میکند، نوعی فتیشیسم رخ داده است.
در معنای فرهنگی گستردهتر، این به تمایل انسان مدرن برای جایگزین کردن احساسات واقعی با اشیاء نمادین یا مصنوعی اشاره دارد.
۴. در فرهنگ و هنر مدرن
در دنیای مدرن (و پستمدرن)، فتیشیسم به شکلهای تازهای بروز پیدا میکند:
شیفتگی به برندها و نمادهای لوکس (لوگوی گوچی، آیفون، تسلا)
پرستش چهرههای مشهور (Celebrity culture)
وابستگی به فناوری و تصویر (مثلاً «فتیشیسم رسانه» در آثار ژان بودریار)
یا در هنر اندی وارهول، تبدیل اشیای روزمره به نمادهای مقدس فرهنگ مصرفی (مثل قوطی سوپ کمپبل یا پرترههای مرلین مونرو)
در یک جمله:
فتیشیسم مدرن یعنی نسبت دادن ارزش، معنا یا قدرت جادویی به اشیاء، تصاویر و کالاهایی که در واقع فقط ساختههای انسانی هستند — پدیدهای که در جامعه ی مصرفگرای امروز بسیار رایج است.