درسگفتار تحلیل گفتمان : باختین و سوسور - ( از سلسله جلسات دکتر مهرآیین )
با این نگاه و این خرد ، وقتی می پرسیم : جهان چیست ؟ یا انقلاب چیست ؟ یا ... پاسخش این خواهد بود که : جهان چیزی نیست جز متن .... انقلاب چیزی نیست جز متن و ... پس همه چیز قصه است – همه چیز متن است .
اما همین دیدگاه هم دو شاخه دارد : یک دیگاه آن استرانگ و قوی و یک دیدگاه آن ضعیف است .
در دیدگاه قوی و استرانگ کسانی مانند لاک لائو اعتقاد داشتند که اصولا چیزی به نام جهان واقعیت وجود ندارد و همه چیز قصه – نماد است و همه چیز متن است .
اما در دیدگاه ضعیف نسبت به نظریه ی تحلیل گفتمان – کسانی مانند فوکو – کریستوا – رولان بات و حتی باختین اعتقاد دارند که جهان وجود دارد ، طبیعت وجود دارد اما تنها راه دستیابی به آنها متون و زبان است .
مثلا رولان بارت معتقد است که جهان از سه امر زیر ساخته شده است :
- امر واقع
- امر خیالی
- امر نمادین
- امر واقع آن چیزی است که هنوز به زبان در نیامده است . یک thing است که همیشه می تواند بیاید و آن امر نمادین ما را بهم بریزد .
- امر خیالی ، مرحله ی قبل از زبان است .
- امر نمادین کاملا یک امر زیانی است فلذا همه چیز متن – روایت و قصه است .
تا همین الان ، در قبال واقعیت چیست ؟ ما با هفت هشت نوع و مورد نگاه ویژه طرف هستیم :
- کسانی مانند مارکس و دروکهیم می گفتند که واقعیت ساختار است .
- کسانی مثل وبر و علاقمندان به وبر می گفتند که واقعیت چیزی جز کنش نیست .
- پدیدارشناسان می گویند که جهان احوالات انسانی است . همن غصه و شادیها و ... و بایستی برای شاخت واقعیت این اوامر را جستجو و بررسی کرد .
- فوکو می گفت که واقعیت ، رویکردهای متفاوت است که یک جایی به هم برخورد می کنند .
- اما بالاخره یک کسانی هم هستند که می گویند واقعیت و جهان چیزی جز زبان و فرهنگ نیست که ما از آنها به نظریه پردازانی یاد می کنیم که معتقد به نظریه ی گفتمان هستند .
حال از این پس اگر می خواهید مسائل را تحلیل گفتمانی کنید و بر اساس نظریه ی گفتمان پاسخگوی مسائل باشید ، هر مسئله ای که از شما می پرسند را متنی ، فرهنگی و زبانی نگاه کرده و بررسی کنید .
لذا اگر شما می خواهید که این راه را بروید حتما بایستی زبانشانسی سوسور را بخوانید و در ادامه ی آن بایستی آثار کسانی مثل رولان بارت یا دریدا و امثالهم را به طور جدی مطالعه کنید . بایستی به مباحث چامسکی ورود کنید ، بحث های جامعه شناسی را حتما دنبال کنید . مثلا مباحث کسانی مانند وبر و مارکس و ایدئولوژی ها و نقد ایدئولوژی و ... را دنبال کنید ، که در واقع نقد ایدئولوژی همین تحلیل گفتمان است . پس در تحلیل گفتمان ، هستی شناسی ، همان روایت و متن است . لذا بایستی کتابهایی که در مورد اهمیت قصه – روایت و متن است را بخوانیم کتاب « چرا ادبیات » از ماریو وارگاس یوسا را بخوانید که در آن با 14 یا 15 مورد از ارزش متن می گوید .
همچنین کتاب « سواد روایت » که خانم پورآذر و نیما اشرافی ترجمه کرده اند را خوب بخوانیم و یا کتاب « ادبیات چیست ؟ » از ژان پل سارتر یا کتاب « هنر چیست ؟ » از تولستوی یا کتاب کریستوا که در مورد هانا آرنت نوشته به نام « زندگی روایت است » که کتاب خوبی است .
تا بگوئید که من جهان را از نگاه روایت می بینم و جهان برای من روایت است .
ما که معتقد به تحلیل و نظریه گفتمان هستیم ، می گوئیم جهان چیزی نیست جز متن – روایت و زبان . حالا یا به شکل « استرانگ دیسکورس آنالیسس » و یا به شکل « ویک دیسمورس آنالیسس » و همانطور که قبلا گفتیم اولی می گوید « هیچ چیزی جز متن وجود ندارد » و دومی می گوید « جهان وجود دارد اما تنها راه دستیابی ما به جهان ، زبان است . »