غزل ( 12 ) حافظ شیرازی - با فرمت نوشتار امروزی
با توجه به اینکه خیلی از ما ، با کتاب حافظ شیرازی ، فقط و فقط فال می گیریم و اشعارش را نمی خوانیم ( و یا به درستی نمی خوانیم ) با پرس و جو از تعدادی از دوستان متوجه شدم اشکال کار در این است که نمی دانند درسترین شکل خواندن حافظ چگونه است و نمی دانند که کجا بایستی مکث کنند و کجا بایستی به گونه ای بخوانند که مصرع اول به مصرع دوم وصل شود ، و یا اعراب درست کلمات چگونه است و غیره و غیره . لذا تصمیم گرفتم غزل های حافظ را - با رجوع به دکلمه ی آقایان : امیر نوری ، علی گرمارودی و منوچهر انور - و با فرمت جدیدی - که به فرمت نوشتاری امروزی اشعار نو ، شبیه است - ، بنویسم و اعراب گذاری کنم . به امید اینکه بر تعداد خوانندگان درست و حقیقی حافظ ، روز به روز اضافه گشته و درک بیشتری از حافظ شیرازی و اشعارش ، حاصل شود .
ای فروغِ ماهِ حُسنْ از رویِ رَخشان شما !
آبِ رویِ خوبی از چاهِ زَنَخدان شما !
عَزمِ ديدارِ تو دارد ،جانِ بر لبْ آمده
بازگردد ؟
يا بَرآيد ؟
چيستْ فرمانِ شما ؟!
کس به دورِ نَرگِستْ
طَرْفیْ نَبَستْ ، از عافيت
بِهْ که نفروشند ، مَسْتوری ، به مستانِ شما
بختِ خوابْ آلودِ ما ، بيدار خواهد شد مگر
زان که زد بر ديده آبی ، رویِ رخشانِ شما !
با صبا ، همراه بفرستْ از رُخت ، گُلدستهای
بو که ، بويی بشنويم ،
از خاک بستان شما
عمرتانْ باد وُ مُراد ،
ای ساقيان بزمِ جم !
گر چه جامِ ما نشد پُرمی ، به دوران شما !
دلْ ، خرابیْ میکند ،
دلدار را آگه کنيد
زينهار، ای دوستان !
جانِ من وُ جان شما !
کِی دهد دست اين غَرض ، يا رب !
که همدستان شوند ،
خاطرِ مجموعِ ما ،
زلفِ پريشانِ شما ؟
دور دار از خاک و خونْ دامن ، چو بر ما بگذری !
کِاَندر اين ره ، کشته بسيارند ، قربان شما !
ای صبا !
با ساکنانِ شهرِ يزدْ از ما بگو :
کِاِی سَر حق ناشناسان ، گوی چوگان شما !
گر چه دوريم از بساطِ قُرب ،
همت ، دور نيست
بندهِ شاهِ شماييم وُ ثَناخوانِ شما !
ای شَهَنْشاهِ بلند اَختر ، خدا را همتی !
تا ببوسم همچو اَختر ،
خاکِ ايوانِ شما !
میکند حافظ دعايی ،
بشنو آمينی بگو
روزیِ ما باد ، لَعلِ شِکَّرافشانِ شما !