وبـنوش ( حسن ملائی )

شعر - ادبیات داستانی -  فلسفه - سینما - تئاتر - موسیقی - نقاشی

غزل ( 7 ) حافظ شیرازی - با فرمت نوشتار امروزی

جمعه چهاردهم خرداد ۱۳۹۵
حسن ملائی ( شاعر )

 با توجه به اینکه خیلی از ما ، با کتاب حافظ شیرازی ، فقط و فقط فال می گیریم و اشعارش را نمی خوانیم ( و یا به درستی نمی خوانیم ) با پرس و جو از تعدادی از دوستان متوجه شدم اشکال کار در این است که نمی دانند درسترین شکل خواندن حافظ چگونه است و نمی دانند که کجا بایستی مکث کنند و کجا بایستی به گونه ای بخوانند که مصرع اول به مصرع دوم وصل شود ، و یا اعراب درست کلمات چگونه است و غیره و غیره . لذا تصمیم گرفتم غزل های حافظ را -  با رجوع به دکلمه ی آقایان : امیر نوری  ، علی گرمارودی و منوچهر انور - و با فرمت جدیدی - که به فرمت نوشتاری امروزی اشعار نو ، شبیه است - ، بنویسم و اعراب گذاری کنم . به امید اینکه بر تعداد خوانندگان درست و حقیقی حافظ ، روز به روز اضافه گشته و درک بیشتری از حافظ شیرازی و اشعارش ، حاصل شود .

 

 

صوفـی بيا ! ،

که آينهْ صافيستْ ، جام را

تا بِنْگری !

صفایِ مِیِ لَعْل فامْ را !

 

رازِ درون پرده ،

ز رندانِ مستْ پُرس

کاين حال نيست ، زاهدِ عالیْ مقامْ را !

 

عَنقا ، شکارِ کس نشود ،

دامْ بازچين !

کان جا هميشه

باد به دست است ، دام را

 

در بَزم دُور ،

يـکْ دوْ قَدحْ ، دَرکَش و برو

يعنی طمعْ مدار

وصالِ دوامْ را

 

ای دل !

شَبابْ رفت وُ نچيدی گُلیْ  زِعيش

پيرانه سر مکن هنری ، ننگ و نام را

 

در عيشِ نَقْدْ کوش !

که چون آبخوُرْ نَماندْ

آدمْ بِهِشْت ، روُضه یِ دارُالسَلام را

 

ما را بَر آستانِ تو

بَسْ حقِ خدمت است

ای خواجهْ ، بازبين به ترحمْ ،غلام را

 

حافظ ، مُريد جامِ مِی است ،

ای صبا ! برو ! وَزْ بنده ، بندگی بِرَسان ،

شيخ جام را !